به طرز عجیبی قابلیت فهمیدن اینکه یکی یه چیزی رو داره ماست‌مالی می‌کنه رو دارم. :)))))

جدیداً این چند وقته اونقدر اتفاق افتاده که کاملاً فهمیدم طرف مقابلم داره ماست‌مالی می‌کنه و از وقتی که به این توانایی‌م ایمان آوردم بیشتر هم شده:))))

اولین بار توی این چند وقت از این شروع شد که دو تا از همکلاسی‌هام که از دوستام هستن داشتن درباره‌ی یه موضوعی حرف می‌زدن که یادم نیست چی بود

بعد من یهویی رفتم پیششون و طبق معمول خودم گفتم: "خب....؟"

بعد اونا ساکت شدن منم پرسیدم "درباره‌ی چی داشتین حرف می‌زدین؟"

اون یکی هم به تته پته افتاد (برای راحتی اسمش رو می‌ذارم 'عین'

البته تته پته هم نه ها، در واقع یکم دیر جوابم رو داد و جوابای 'عین' و دوستش تقریباً ۳ بار عوض شد

بعدش که بهشون گفتم "داداش من فضول نیستم برام هم اهمیتی نداره 😂 نمی‌خواد ماست مالی کنین" اونا هم با خنده ردش کردن

دوباره هم همون 'عین' دوباره نخواست یه چیزی رو بهم بگه که دوباره فهمیدم ؛)

دو بار که این جوری شد فهمیدم که این قابلیت رو دارم و از اون موقع به بعد بیشتر هم شده از این اتفاقا

امروز ۲ بار دو نفر متفاوت تلاش کردن یه چیزی رو جلوم ماست‌مالی کنن 😂😭😭😭

وای خدا

اولی‌ش که همون 'عین' بود

بحث گروه تلگرام کلاس شد و اینا، من با همون دختره از (این پست) شروع کردیم به بچه‌ها گفتن که این دختره من رو می‌خواسته اد کنه توی گروه و اینا

ماجراش به طور خلاصه این بود:

من به اون دختره (که خیلی سعی می‌کنه با من صمیمی باشه) از قبل گفته بودم که من رو توی گروه‌های کلاس اد نکن

ولی این من رو اد کرده بود منم توی پیوی‌ش رفتم با لحن جدی و یه خورده عصبانی گفتم "مگه من نگفتم توی گروه من رو اد نکنی؟!"

و اون دختره هم بدبخت گفت "باشه بابا 🥲😅 چیزی نیست که یه گروهه و اینا"

اَی خِدا

حالا ماست‌مالی‌ش کجا بود؟

دختره به شوخی می‌گفت "وای الارا تو خیلی دهنم رو سرویس کردی سر اون ماجرا و اینا"

بعدش 'عین' گفت: "آره الارا منم موافقم خیلی باهاش بد حرف زدی"

بعد من حس ششم ماست‌مالی‌م (جررر) فعال شد پرسیدم "تو از کجا می‌دونی؟" بعد بلافاصله رو کردم به اون دختره و پرسیدم "اسکرین‌شات از چت من فرستادی واسشون؟" یکم هم داشتم می‌خندیدم و یکم هم جدی بودم (چون اصلاً اون ماجرا رو حداقل من براشون تا حالا تعریف نکرده بودم)

بعد این دو تا قفل کردن اون 'عین' هم قیافه‌ی ماست‌مالی‌ش رو داشت بعد تازه آخه بهونه‌ای هم که آورد خیلی چرت بود 😂😔 گفت "نه بابا... آخه توی گروه کلاسی پیام لفت دادنت اومد"

آخه آدم حسابی چه ربطی داره آخه :)))))

منم فقط ابروهام رو دادم بالا که یعنی: cap (به قول این خارجکیا) حرفت رو باور نکردم داداش :) چیزی هم نگفتم با خودم گفتم ولش کن مهم نیست

مورد دوم هم یه دختره بود توی کلاس که داشت می گفت "آره من با یه دختره [اسم خیلی خاص] دعوا دارم و اینا مسخره‌م کرده و...."

بعد گفت "عکسش رو نشونتون بدم؟" (گوشی آورده بود) بعد خودش و دوستاش گفتن "نه بابا الان آشنای یکی از شماها در میاد بدبخت می‌شم 😂"

بعدش من نگرفتم نگرفتم نگرفتم.... تا اینکه یهویی به ذهنم رسید این [اسم خاص] لقب یکی از همکلاسی‌های راهنمایی‌م بود که :)

بعد به دختره گفتم "این [اسم خاص] فامیلی‌ش [فامیلی:|] نیست؟"

دختره هم گفت "نه" ببینید نمی‌دونم چجوری توصیف کنم که چه مدلی گفت "نه" 😂😭 ماسک هم زده بود آخه؛ ولی یه مدل خاصی گفت، یعنی مدل نه گفتش این طوری نبود که 'واقعاً طرف رو نمی‌شناسم'، یعنی با گیج شدن نبود، بلکه 'نه'ی محکمی بود 😂😭

بعد من گفتم "نیست؟ مطمئنی؟" کم کم داشت این قابلیتم فعال می‌شد البته مطمئن نبودم 😂😭 ولی اون هم همین طوری محکم می‌گفت "نه" و اینا، من گفتم "آخه یه همکلاسی داشتم که اسمش [اسم واقعی و فامیلی واقعی] بود ولی لقبش [اسم خاص] بود و رفیقاش این صداش می‌کردن"

بلافاصله دختره و دو تا رفیقش شروع کردن که خندیدن که یعنی 'بدبخت شدیم' 😂 و اون یکی وانمود کرد به شوخی که داره فرار می‌کنه 😂😔

منم فهمیدم درست فهمیدم (جر)

تهش عکس [اسم خاص] رو هم بهم نشون داد و همون دختره بود

والا اون موقعی هم که من می‌شناختمش دختر خوب و خونگرمی هم بود ولی از نهم به بعد خبری ازش ندارم نمی‌دونم تغییری کرده یا نه

قضاوت با خدا 😔💅